حس تازه حرف تازه

حس تازه حرف تازه

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟!
حس تازه حرف تازه

حس تازه حرف تازه

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟!

به تو میرسم همیشه در نهایت رسیدن ...

حالم خوبه !
احساس خوبی دارم  !
بوی خوشبختی میده زندگیم !
دوسش دارم ! صبحا که میره تا ظهر دلتنگم !
دوسم داره میدونم شاید فراتر از دوست داشتن !
لوسم کرده زیااااد!
میگه من منطبقم بر چیزی که میخواست !
یه مرد واقعی و خواستنیه !
وقتی گریه میکنم اشک تو چشاش میبینم !
اما تا وقتی نباشه هم آروم نمیشم !
تنها مشکلم دلتنگی برای مامان و بابامه همین !
میگه هر زمان بخوام میتونم برم اما دوری ازش هم برام مشکله دوس دارم با خودش برم !