حس تازه حرف تازه

حس تازه حرف تازه

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟!
حس تازه حرف تازه

حس تازه حرف تازه

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟!

vacation

عاقاااااااااا ما که داریم میریم تعطیلااااااااات!
سال خوبی رو برا هممون آرزومندم! انشالا که بهتر از سال 92 باشه!
هرچند اتفاقای خوبی درش افتاد اعم از خونه خریدنمون! مسافراتای خیلی خوبم!یادگیری سنتور!تجربه ی سفر کردن با قطار :)  اما سوختن دستم خیلی بزرگتر از اوناست :( طوری که باعث میشه بگم سال 92 بد بود :(
به هرحال خدایا شکرت که سالمیم و تونستیم یه بار دیگه سال جدید رو کنار عزیزانمون باشیم!
اگه تو این مدت حرفی زده شد که ناراحت شدین اشکال نداره 
سال جدید هم برنامه همینه خخخخخخ!!!!!




اندر احوالات من

من الان خوبمممممممممم ! از من  نترسیییییییییییید! الان آروووومم به جون عمه ی همسادمون!

........


حال من خوب است اما تو باور نکن....


به بعضیا باید گفت شما رو اعصاب ما جا دارید....


اینقد بدم میاد از کسانی که کاری که نباید انجام بدن رو انجام میدن  و حرفی که نباید  بزنن رو میزنن آخرشم میگن امیدوارم ناراحتت نکرده باشم 

نکنید این کارا رو تورو خدا 

بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون
چشام خیره به نور چراغه تو خیابون
خاطرات گذشته منو می کشه آروم
چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون


گزارش 5 ماه اخیر

     


یک کلام علنا جغد شدم 
ساعت 11 به بعد که میشه تازه فعالیتام شروع میشه برای مثال امشب ناهار فردامو درست کردم خونه رو مرتب کردم !سرویس ها رو شستم لباسارو ریختم تو ماشین !
الانم ساعت 3:50 هنوز خوابم نمیاد :|
با این اوصاف میخوام برنامه ریزی درسی هم داشته باشم خیر سرم :|
یه دوست انگلیسی پیدا کردم :) خیلی خوبه کلا کمرنگه :)) زرده زرد:)) 
آقا نیل 54 ساله ساکن یونان و بی دین  دارای  دو فرزند و همسر !هیچ جوره تو مخیله ش نمی گنجه که ما مشروب نمیخوریم و فقط میپرسه چطوری خوش میگذرونین :))
به من میگه خودشیفته :) از انگلیسی صحبت کردنم بسیار راضی هست و کلی با تعریف و تمجیداش منو خجالت میده :)
امروز 20 اسفنده و من دقیقا 1ساله کیش نرفتم :(((
کیش بدنم کم شده !
امشب در واقع شب گذشته رفتم کتاب کنکوری خریدم میخوام زبان رو توی دانشگاه هم ادامه بدم !
البته خودم امیدی به قبولی ندارم فقط میخوام سعی کنم!
وااااااااااااااااااااای یه اتفاق عالیییییییییییییییی !
حدود دو ماه هست که میرم کلاس سنتور و حدودا 5 تا ملودی میتونم بزنم :)
پای لنگ
گل سایه کمر
گل گندم
توپ سفیدم :)
کمی از الهه ناز
یه ملودی گیلکی :)
تو این زمینه عاشق خودمم :)
و در آخر استرسی که این چند وقت داشتم مسی قبل از بازیاش نداره !
عاقا چشمه ی بلیط خشکیده بود ! ما هواپیما میخواستیم که نشد در نهایت به اتوبوس قدیمیا  هم راضی بودیم اما نبود که نبود که نبود!
بالاخره با یه عالمه مشقت تونستم از طریق اینترنت یه پرواز پیدا کنم اونم نه به شیراز !!!! به یاسوج :|
خب دیگه اونو بابا زحمت میکشه میاد دنبال عزیز دردونش :)
ولی خوشبختانه برگشتمون از شیراز به تهرانه :)

از بس دیر به دیر میام باید کلی بنویسم خسته میشم باید یه فکری برات بکنم پشمکوو جونم !
منو ببخش فیسبوک اومد تو تک و تنها موندی :(
خدایاااااااااااااااا تخته نرد فیسبوک را از من بگیر تمام وقت عزیزمو گرفتهههههههههه :((