حس تازه حرف تازه

حس تازه حرف تازه

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟!
حس تازه حرف تازه

حس تازه حرف تازه

من و تو قصه ی یک کهنه کتابیم مگه نه ؟!

on a trip

دیروز حوالی ساعت 2 با مامانی حرف میزدم یکهو به مامان گفتم مامان من بیام؟
گفت کجا؟
گفتم شیراز !
گفت کی؟
گفتم همین فردا پس فردا!
گفت بیااااااااااااااااااا مامان جوووووووووووووووووووووون (همراه با جیییییییییییییغ)
گفتم باشه!
رفتم قطارها رو چک کردم از شااااااااانس خوبم بهترین قطار مسیر تهران شیراز 2نفر جا میداد که یکیشو من صاحب شدم 
بله کل دیروز رو هم داشتم آشپزی میکردم برای آقای همسری 
کلم پلو
زرشک پلو
عدس پلو 
ماکارونی
سوپ
الویه
خورش اسفناج
از بس که من کدبانوووووووووام

پیش به سوی سرزمین کهن فرهنگ و هنر و مهد تمدن ابران زمییییییین !

باغ ارم باغ صفا باغ خلیلی .دلگشا
پر بود باغوی شهر ما از عطر عاشق پرورو


پ.ن : شعر از دکتر بیژن سمندر شاعر بزرگ شیراز که اکثرا شعراشونو به لهجه ی شیرازی سرودن !
پ.ن : یکشنبه 2 هفته دیگه که فکر کنم یازدهم باشه با مامان بابا بر میگردم!

باباجی

از وقتی به دنیا اومدم یدونه دخمر و ته تغاریه بابا بودم و تا دلتون میخواست لوس و ناز پرورده! البته لوسی که فقط برای بابام لوس بودم و لاغیر!
تحمل اشکامو نداشت و نداره و این برای من کلا سلاح خوبی بود !
هر روز که میخواست بره سرکار گریه میکردم و هر روز همین اوضاع بود!
از بچگی آهنگای پدر و دخمر برام میذاشت و میخوند !
دخترم دنیا محل گذره
کسی سود از دشمنی نمی بره
دخترم زندگی شیرینه ولی
حیف که مثل باد میاد می گذره
دخترم تو راحت جون منی
گرمیه رگ های بی خون منی
دخترم هستیه بابا دست توست
تو همه هستی و ایمونه منی
دخترم چشماتو وا کن ببینی
این که باتو حرفها داره پدره

تو به من امید زندگی میدی
عمر جاوید همیشگی میدی
رو لبت تا گل خنده وا میشه
دلم از هر چی غمه جدا میشه
اگه یک روز تو رو بابا نبینه
گله بوسه از لب تو نچینه
نمی دونی چه عذابی می کشه
اگه اون روز کناره تو نشینه
دخترم چشماتو وا کن ببینی
این که با تو حرفها داره پدره 

یا 

یه دختر دارم شا نداره صورتی داره ماه نداره
از خوشگلی تا نداره
به کس کسونش نمیدم به همه کسونش نمیدم
به راه دورش نمیدم به حرف زورش نمیدم
به کسی میدم که کس باشه پیرهن تنش اطلس باشه
شاه بیاد با لشکرش شاهزاده ها دور و برش
واسه پسر کوچیکترش
به کسی میدم که تک باشه ملک باشه وملک باشه
دختر من رفیق من همنفس شفیق من
نگین انگشتر من عقیق من عقیق من
دختر من یار بابا شمع شب تار بابا
تو این گلستون جهان تو گل بیخار بابا
یه دختر دارم شا نداره صورتی داره مانداره
از خوشگلی تا نداره
به این و اونش نمیدم به همه نشونش نمیدم
به خواستگارش نمیدم به هر دیارش نمیدم
به کسی میدم که تک باشه ملک باشه وملک باشه
به کسی میدم که تک باشه ملک باشه وملک باشه
شاه شهر ما بیاد با 100 برو بیا بیاد
با گنج و هدیه ها بیاد
ایا بدم ایا ندم ایابدم ایا ندم
به کسی میدم که کس باشه پیرهن تنش اطلس باشه
به کسی میدم که کس باشه پیرهن تنش اطلس باشه

و یا 
کوچولوی من تویی تو تویی تو
آهوی من تویی تو تویی تو
تو یاس سفیدی قربون ناز و ادات
تو نور امیدی قربون قد و بالات
بابا رو بوس کن که تو دنیای منی
تو گل آلاله زیبای منی
بابا رو بوس کن که تو دنیای منی
تو گل آلاله زیبای منی
قربون اون خنده هات برم من
قربون اون گریه هات برم من
مرواری از اون چشات میریزه
قربون اشک چشات برم من
بابا رو بوس کن که تو دنیای منی
تو گل آلاله زیبای منی

منم عاشقش بودم هستم و نفسم بنده به نفسش!
از همون بچگی تا الان که 24 سالمه وقتی کنارمه کلا یا تو بغلش نشستم یا از گردنش آویزونم و ماچش میکنم و ماچم میکنه و قربون صدقم میره ! منم بیش از پیش لوس میشم و با لوسی و ناز بیشتر گردنم کج میکنم و موهامو میکشم تو صورتش یه ماچ دیگه میکنم و میگم عــــــــــــــــــــــــــــــه خدا نکنه باباجی 
 
قشنگ حس میکنم جون دوباره میگیره !
گاهی دلش بدجور برام تنگ میشه زنگ میزنه برام همون آهنگارو میذاره  عاشق اون قسمت از شعره که میگه 
دختر بابا یار بابا شمع شب تار باباتو این گلستون جهان تو گل بیخار بابا
بغض میکنه حس میکنم ! تو این وقته که دنیا رو سرم آوار میشه ! ولی برا اینکه دلش بیشتر نگیره بازم خودمو لوس میکنم با آهنگ میخونم بلننننند بلننننننند! خدا حافظی که میکنم گریه م میگیره ! گریه میکنم ! تلخ گریه میکنم از دوری از دلتنگی از دو ماه و نیم ندیدن همدیگه 

ولی همیشه بهشون میگم به مامانم و بابام ! میگم من تا سایه شما بالا سرمه هر جای دنیا باشم غریب نیستم !
اما زبونم لال خدا نیاره روزی رو که شما یکیتون نباشین ! اون روز توی خونه و شهر رو دیار خودمم غریبم 
خدا به اونایی که پدراشون پر کشیدن صبر بده و اونایی که این وجود مقدس کنارشونه باید خیلی حواسشون باشه قدرشونو بدونن ! 
نمیدونم چرا از وقتی پا توی غربت گذاشتم اینقدر حساس  تر شدم نسبت به مسائل ! کابوس ها و فکر و خیالات وحشتناکی که بی هیچ دلیلی تو این ذهن نمور من پرسه میزنن و هی مو رو تن من سیخ میکنن!
ایشالا همیشه سایتون بالا سرم باشه ! بدون شما زندگیم یخ  میزنه و من همیشه با صورت روی این یخها زمین میخورم!
مامانم به یه نفر گفته بود من بخاطر راضی دوس دارم همیشه زنده بمونم!
مرسی که بخاطر من هستین  ! مرسی که همیشه همه چیز رو اول بخاطر ما دوتا بچه خواستین و خوشیتون خوشی ما بود ! مرسی که از خیلی خواسته های خودتون زدین که خواسته ی ما عملی بشه!
چقد دلم تنگه براتون  ! با وجود اینکه میدونم نهایتا دو سه هفته دیگه میبینمتون دیگه طاقت ندارم!
توی این فصل گرم نمیفهمم این بارون از کجاست که صفحه کلیدمو خیس کرده!
 باباجی عاشق اون لحظه هایی هستم که صدات میکنم و با تمام وجودت میگی جون دل بابا ،عمر بابا ، امید بابا ، نفس بابا ....


پ.ن : بابا جی یعنی بابا جونی که هر چه لوسی اینجانب بیشتر میشه تلفظ این کلمه غلیظتر 

to cost a pearl before a swine

من اصلا دوست ندارم حس تازه ی پشمکو با مسائل و تنش هایی که این بسیجی ها و ساندیس خورهای  از خدا بی خبر برای این کشور ایجاد می کنن آلوده بشه!
اینقدر که ما از آزادی بیان داریم خفه میشیم میترسم حرف بزنم بگیرن در این وبلاگ 4ساله ی بدبختمو هم تخته کنن!

اما بعضی حرفا عقده میشه و عقده شده! در مورد یه سری مسائل که فکر میکنم گریه م میگیره!

این از خدا بی خبرای بی فرهنگه عهد هجر باز هم حماسه آفریدن!

نذاشتن کنسرت وحید تاج توی یزد برگزار بشه! آخه تو رو چه به هنر! تورو چه به موسیقی !
خر چه داند قیمت نقل و نبااااااااااااات (معنیه تیتر پست) !!!!!!!!!
بتمرگ توی خونه ت یا برو پی پاچه خواریت الدنگ ! 

8 سال مردمو گرفتین زیر باد کتک و زندانها و قبرستانهامونو با وجود اون نامرد و مردک دزد و دروغگو و کثیف پر کردین بسههههه!

حداقل به این دولت امیدوار تر بودم که......
اگر نمیتونه جلو این بی ناموسا رو بگیره حداقل به اون دسته مجوز اعتراض بده!!!!!

برای دیدن فیلم میتونید اینجا را کلیلک کنید!


پ.ن : قیافهٔ ساقه طلایی یه جوریه که انگار زیر دست ناپدری بزرگ شده 

روزمرگی های اینجانب ....

فردا آخرین جلسه این ترم لعنتیه ! تمام انرژیمو گرفت ! آخ که چقد این ترم وقت و ذهن گذاشتم اصن مخم گیرپاژ میکنه دیگه! بعد از 6ماه یهو یه ترم سخت و استاد سختگیر خیلی تحمل میخواد! ولی بالاخره تموم شد البت باس بگم که پنجشنبه و یکشنبه ی آتی رو خدا خودش بخیر بگذرونه من که عمرا حال و حوصله ی رفوزه شدن رو ندارم!

اوووووووووووف این تابستون لعنتی هم که گرمای کصافطشو قبل از خودش فرستاده! من کلا دارم عرق میریزم! نمیدونم این همه عرق میریزم چرا لاغر نمیشم خووووووووووووووووووو!

!!! I'm warm as a toast